از نظر تئوری، می توانید تقریبا از هر چیزی لذت ببرید. در عمل، احتمالا از چیزهایی لذت می برید که برای شما به سادگی حاصل می شوند. اگر بتوانید حوزه ای که احتمال موفقیتتان در آن بیشتر است را بیابید، گام بزرگی را برای حفظ انگیزه و احساس موفقیت برداشته اید.
چرخه پیشرفت
افرادی که در یک حوزه بخصوص استعداد دارند، شایستگی بیشتری در آن وظیفه خواهند داشت و به خاطر انجام کار خوبشان مورد تمجید قرار می گیرند. آن ها انرژی خود را از دست نمی دهند، زیرا پیشرفت می کنند و پاداش هایی همچون حقوق بیشتر و فرصت های بهتر دریافت می کنند که همین امر نه تنها خوشحال ترشان می کند بلکه موجب تحریکشان برای ایجاد کارهای با کیفیت تر می شود. این یک چرخه ی پیشرفت است.
اگر عادت خوب را انتخاب کنید، پیشرفت آسان است. اما اگر عادت نادرست را برگزینید، زندگی تان را دچار مشکل خواهید کرد.
چگونه عادت درست را انتخاب کنیم؟
باید مطمئن شوید که حوزه ی صحیحی را با توجه به مجموعه مهارتهایتان برگزیده اید، اما چگونه؟ رایج ترین راهکار، آزمون و خطا است. البته این استراتژی یک مشکل هم دارد: زندگی کوتاه است. شما وقت ندارید که بخواهید تمام حرفه ها را امتحان کنید. خوشبختانه یک راه موثر برای مدیریت این معما وجود دارد
بهره برداری وبده بستان مکاشفه ای
باید تمرکزتان را به سمت بهترین راهکاری که یافته اید انتقال دهید، اما باز هم هر از چند گاهی چیزهای متفاوت را امتحان کنید.
اگر در حال پیروزی هستید، به بهره برداری ادامه دهید،
اگر دارید می بازید، باید به مکاشفه ی خود ادامه دهید.
وقتی گزینه های مختلفی را کشف کردید، یک مجموعه پرسش است که باید دائما از خودتان بپرسید :
۱- کدام موارد برای من لذت بخش است و برای دیگران کار به حساب می آید؟
نشانه اینکه فلان وظیفه برای شما ساخته شده، این نیست که عاشق آن باشید، بلکه باید آن وظیفه را ساده تر از دیگران انجام دهید. چه زمانی هست که شما از یک کار لذت می برید، در حالی که دیگران راجع به آن غرولند می کنند؟ آن کاری که به شما کمتر از دیگران صدمه می زند، برای شما ساخته شده است.
۲- کدام کار باعث می شود زمان از دستم خارج شود؟
یک وضعیت ذهنی وجود دارد که وقتی بر روی یک وظیفه ی خاص متمرکز می شوید، سایر بخش های دنیا از نظرتان محو می شود و زمان از دستتان می رود!
۳- در کدام بخش می توانم بازده بیشتری را نسبت به یک شخص معمولی داشته باشم؟
مدام خودمان را با افراد پیرامونمان مقایسه می کنیم و اگر این مقایسه به نفع ما تمام شود، حس رضایت بیشتری خواهیم داشت. برخی اوقات با ارزیابی ساده متوجه می شویم که خیلی سریع تر از دیگر همکارانتان پیشرفت می کنید، شاید همین انگیزه ای باشد برای ادامه کار.
۴- چه چیزهایی به صورت طبیعی به من الهام می شوند؟
برای یک لحظه هر آنچه در موردش فکر کرده اید را نادیده بگیرید. آنچه جامعه به شما گفته را نادیده بگیرید. آنچه دیگران از شما انتظار دارند را نادیده بگیرید.
به درون خودتان بنگرید و بپرسید: چه چیزی به صورت طبیعی به من الهام می شود؟ چه زمانی حس زنده بودن دارم؟ چه زمانی خود واقعی ام را احساس می کنم؟
بدون قضاوت درونی و بدون اینکه به فکر راضی کردن مردم باشید. بدون گمانه زنی یا انتقاد شخصی. هر زمان که حس صحیح و کامل بودن داشتید، احتمالا در مسیر صحیح قرار دارید. صادقانه بگویم که بخشی از این پروسه صرفا شانسی است. اما اگر نخواهید همه چیز را به دست بخت و اقبال بسپارید، چه باید کرد؟
اگر نمی توانید حوزه ای را بیابید که تمامی احتمالات موفقیت به نفعتان باشد، آن حوزه را بسازید. وقتی نمی توانید با بهتر بودن برنده شوید، باید از طریق متفاوت بودن ببرید. با ترکیب مهارت هایتان میزان رقابت را کاهش می دهید و همین امر شما را برجسته تر می کند. هر قدر بیشتر در یک مهارت بخصوص مسلط شوید، عرصه رقابت برای دیگران تنگ تر می شود.اگر نمی توانید محیط مطلوبی را برای خودتان بیابید:می توانید موقعیت را از جایی که احتمالات علیه تان است به جایگاهی که شرایط به نفعتان است، تغییر دهید.
منبع: این مقاله را از کتاب « عادت های اتمی » نوشته ی « جیمز کلیر» ترجمه ی « هادی بهمنی» از انتشارات « نوین » برداشتیم.
این بلاگ به سفارش سایت میترا آرمان تهیه شده و استفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.
