به هر مطلب، رویداد یا خیالی که بتوان آن را بیان کرد و عده ای را جذب خود کند داستان می گویند. در هر داستان کسی هست که اصرار دارد به چیز خاصی برسد و در راه رسیدن به آن به موانعی برمی خورد. برای داستان نویسی باید خوب ببینید، خوب تشخیص دهید، خوب درک کنید.
آغاز، میان، پایان
هر داستانی از جایی شروع می شود، در میانه راه پردازش می شود و آخر سر به نتیجه ی دلخواهی که نویسنده برای آن برنامه ریزی کرده است می رسد.
آغاز
جایی که وارد دنیای موقعیت های داستان می شویم را آغاز می گوییم. هر نویسنده برای شروع داستان مجموعه ای موقعیت ها را به شیوه خود بیان می کند.
میانه
مدتی پس از ورود به داستان، دگرگونی هایی اتفاق می افتد؛ جزئیات بیشتری از موقعیت های که وارد آن شده ایم به ما نشان می دهد. نویسنده در این بخش روابط علت و معلول حوادث اصلی داستان را بوجود می آورد.
پایان
در پایان، همه ی رویدادها به نتیجه می رسد، علت و معلول ها کنار هم قرار می گیرند و رشته ها به هم پیوند می خورد.
شخصیت داستان
بنیادی ترین عنصر اصلی داستان،
شخصیت و پردازش آن است.
داستان قالبی ست که از شخصیت ها پر می شود. هر موجودی که وارد داستان شده و با رویدادهای داستان دگرگون می شود را شخصیت داستان می گویند. نویسنده داستان می تواند شخصیت داستان را متناسب با مفهومی که در نظر دارد و با شناختی که از آدم های اطراف خود دارد پایه ریزی کند. آدم ها را می توان با جهان نگری، واکنش ها و آرزوهایشان شناخت. هم چنین می توانید برای آفرینش شخصیت اصلی یا شخصیت های فرعی از آرکی تایپ ها کمک بگیرید.
سه عنصر اساسی داستان
در هر داستان، کاراکتر یا شخصیت داستان با تعارض ها یا موانعی روبرو می شود که در مسیر هدف او قرار دارند.
کاراکتر
داستان درباره اوست و داستان از نگاه او گفته می شود.
تعارض
موانعی که نمی گذارند به هدف برسد.
هدف کاراکتر
خواسته ی شخصیت اصلی داستان؛ مثل شهرت، ثروت، مقام، محبوبیت و …
شروع داستان
برای شروع داستان این سوال ها را پاسخ دهید:
- کاراکتر ما کیست؟
- هدف او چیست؟
- اوج داستان کجاست؟
- آیا موانعی که تراشیده اید قدرتمندند؟
- واکنش کاراکتر ما در برابر تعارض ها چیست؟
- آیا علت و معلول ها با منطق داستان هماهنگ هستند؟
- آیا داستان ما برای مخاطب جذاب است؟
ژانر داستان را انتخاب کنید
ژانر مجموعه ای از رفتارها و کنش هاست که به علت تکرار زیاد قالب خاص و مشخصی به خود گرفته است. اگر بدانید قصد دارید در چه موضوعی داستان بنویسید، راه برای شما هموارتر می شود: مستند، ماجراجویی، بلوغ، وحشت، کمیک، ورزشی، وسترن، موزیکال، جنگی، تخیلی و …
میانه داستان
آنچه یک داستان جذاب را پیش می برد، واکنش کاراکتر اصلی به مشکلات است. کاراکتر می تواند با بحران ها به شیوه های مختلف برخورد کند: فیزیکی، احساسی، استراتژیکی یا انتقادی. وقتی رویدادهای داستان، کاراکتر را تحت فشار می گذارند، حس او تغییر می کند، که به آن تحول کاراکتر می گوییم. اگر احساس کاراکتر را بشناسید می توانید اقدام های او را پیش بینی کنید.
اگر کاراکترتان خوب است او را در برابر یک کاراکتر بد قرار بدهید، اتفاق غیر منتظره ای فراهم کنید تا احساسات کاراکتر بروز کند.
پایان داستان
در پایان داستان یا فیلم، شخصیت اصلی یا پیروز می شود یا شکست می خورد، در هر صورت درون او به گونه ای احساسی متحول شده است. نویسنده در تلاش است پایان داستان را به شکلی غیرقابل پیش بینی پیش ببرد تا به کنجکاوی مخاطب پاداشی شایسته بدهد.
این بلاگ را به کمک کتاب « ایده های کوتاه برای انیمیشن کوتاه» با ترجمه ی « تورج سلحشور» و کتاب « راهنمای داستن نویسی» نوشته «محمدرضا نظری دارکولی» نوشتیم.
این بلاگ به سفارش سایت میترا آرمان تهیه شده و استفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.
