سکانس به طور معمول چند صحنه است که همه با یک واحد منطقی معنادار به هم مرتبط می شوند. به همین دلیل، طول یک سکانس نشان دهنده ی تداوم بصری و روایی یک بخش فیلم است. سکانس مشابه فصل در رمان است.
تقسیم بندی فیلم به سکانس ها کارساز است. چون با این کار تحلیل گر یا بیننده با ساختار روایی و رابطه ی بین سکانس ها آشنا می شود.
تعداد سکانس های هالیوود و اروپا
به طور متوسط یک فیلم رایج هالیوودی از ۲۳ تا ۲۴ سکانس تشکیل شده است. اما در سینمای اروپا تمایل به سکانس های کمتر است مثلا بین ۱۱ تا ۱۸ سکانس.
آغازِ سکانس
سکانس آغازین فیلم با نماهای معرف شکل می گیرد تا بیننده از نظر زمانی ، مکانی و روایی با فضای فیلم آشنا شود.
پایان سکانس
پایان یک سکانس با یکی از فرم های زیر مشخص می شود:
- فید
- روبش
- آیریس
- برش
کار این انتقال ها، آسان کردن خوانش فیلم است به عبارت دیگر مشابه نقطه گذاری در انتهای جمله است.
فید چیست؟
Fade : نوعی انتقال بین دو سکانس یا صحنه است.
Fade Out : یک تصویر به تدریج محو می شود.
Fade In : یک تصویر به تدریج ظاهر می شود.
استفاده از فید به این معنی است که زمان پرش کرده و احتمالا مکان تغییر کرده است.
روبش چیست؟
Wipe : در این انتقال، به نظر می رسد که نمای بعدی نمای قبل از خود را کنار می زند. یک نما به تدریج نمای دیگری را به اشکال مختلف بیرون می کند یا پاک می کند یا می پوشاند.
آیریس چیست؟
Iris : در آیریس تصویر به تقلید از باز شدن یا بسته شدن عدسی دوربین، به آرامی باز یا بسته می شود.
برش چیست؟
Cut : چسباندن دو نما به هم. این انتقال سریع، رفتن از زمان و مکان مشخص به زمان و مکان دیگری را نشان می دهد.
برش به فیلم ضرباهنگ می دهد، و انتخاب درست آن، باعث می شود فیلم به معنایی که برای آن در نظر گرفته شده است دست پیدا کند.
انواع برش
اما بسته به ماهیت برش، این انتقال معانی مختلفی خواهد داشت:
- برش های پرشی
دو صحنه ی غیر منطبق با هم به یک دیگر برش می خورند. برش های پرشی در درون یک سکانس، یا به خصوص در درون یک صحنه، جلوه ای از تدوین بد به بار می آورد، گویی دوربین عملا به این سو و آن سو می جهد و اصلا میل ندارد که بیننده موقعیت خود را پیدا کند.
یا گویی بیننده هم به همراه دوربین به این سو و آن سو می پرد. به همین دلیل برش پرشی از نظر مکانی باعث سردرگمی می شود. این احساس را در بیننده ایجاد می کند که رابطه ی مکانی و زمانی بین سکانس به هم ریخته است.
معروف ترین فیلمی که در آن برش پرشی در انواع شکل ها به کار گرفته شده، از نفس افتاده (۱۹۵۹) اثر ژان لوک گدار است.
- برش های تداومی
این برش ما را به شکلی منطقی از یک سکانس به سکانس یا صحنه دیگر می برد و به پیشروی روایت کمک می کند.
- برش های متقاطع
برشی که برای نشان دادن دو سکانس یا دو صحنه که در یک زمان ولی در مکان مختلف روی می دهند، به کار می رود.
به طور کلی از برش های متقاطع برای ایجاد تعلیق استفاده می کنند و در فیلم های وسترن، مهیج و گانگستری رایج اند. این برش، به سرعت دادن روایت هم کمک می کند.
- برش های مونتاژی
نماهای مختلف را به گونه ای در کنار هم قرار می دهند که معنای خاصی را تداعی کند یا احساسی را القا کند.
- نماهای تلفیقی
مجموعه ای از نماها برای معرفی مکان یا موقعیت، مثل: نماهایی از جمعیت، روزنامه نگاران، پلیس، نماهایی از پاریس، لندن یا نیویورک
- برون برش ها
نماهایی که بیننده را به بیرون کنش یا صحنه ی اصلی می برند. مثل اتمام صحنه ی دادگاه و نشان دادن بیرون دادگاه.
فید و آیریس گذارهای نرم هستند
آن ها می توانند گذر زمان، حالت ذهنی را نشان دهند به همین دلیل بسشتر در بین سکانس ها دیده می شوند.
روبش و برش، گذارهای تند هستند.امروزه روبش را به سختی می توان در فیلم ها دید.
در نتیجه:
برش های درون سکانس کمک می کند فیلم ضرباهنگ یا ریتم داشته باشد. هر چه از تعداد برش بیشتری استفاده شود، فیلم ریتم تندتر و هر چه تعداد برش کمتر باشد، ریتم کندتری می گیرد.
این مقاله را به کمک کتاب«مفاهیم کلیدی در مطالعات سینمایی» نوشته ی «سوزان هیوارد» و ترجمه « فتاح محمدی» نوشتیم.
این بلاگ به سفارش سایت میترا آرمان تهیه شده و استفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.