حتی اگر پنج عامل اصلی هدفگذاری را در نظر گرفته باشیم، بیشتر اوقات هدفگذاری ما به مشکل برمی‌خورد، ما برای خودمان مهلت تعیین می‌کنیم، اما برنامه‌ریزی نمی‌کنیم، مشکل این است که اگر در بازه‌ی بی‌حساب و کتابی که از همان ابتدا تعیین کردیم معجزه‌آسا به هدفمان نرسیم، احساس می‌کنیم شکست خوردیم.
بر تمرین تمرکز کنید نه عملکرد: افراد مبتکر و موفق کارهایی که برایشان مهم است بی‌وقفه انجام می‌دهند. به مشغله‌های غیرضروری نه بگویید تا زمان لازم برای بهبود و تجدید قوا را داشته باشید.
طبق تحقیقاتی که انجام شده:
- 61% از دانش آموزانی که می گفتند من نمی‌توانم خوراکی شکلاتی را بخورم، خوراکی شکلاتی را انتخاب کردند.
- اما 36% از دانش آموزانی که می‌گفتند خوراکی شکلاتی را نمی‌خورم، خوراکی شکلاتی را انتخاب نکردند.
نمی‌توانم یادآور محدودیت‌هاست، و انجام نمی‌دهم یادآور قدرت و کنترل. به قول داوینچی، هیچ تسلطی جزئی‌تر از تسلط بر خود نیست.
در ادامه به برخی از مهم‌ترین دلایل این موضوع اشاره می‌کنم:
بیشتر بخوانید: پنج ویژگی هدفگذاری
1. وقتی هدف مشخص نیست:
اگر اهداف را به‌طور واضح و مشخص تعریف نکنیم، احتمالا نمی‌توانیم به درستی برای رسیدن به آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم. بنا به هدفگذاری اسمارت (SMART) اهداف باید این چند ویژگی را داشته باشد: خاص، قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی، مرتبط و زمان‌بندی شده
بیشتر بخوانید: هدفگذاری اسمارت چیست؟
2. هدف‌های غیرواقع‌بینانه تعیین نکنید:
وقتی اهداف ما بیش از حد بلندپروازانه یا غیرواقع‌بینانه هستند، منجر به ناامیدی و شکست ما می‌شود. اهداف باید چالش‌برانگیز اما در عین حال قابل دستیابی باشند.
3. به هدف متعهد نیستیم:
اگر به اهداف خود متعهد نباشیم یا انگیزه کافی برای دنبال کردن آن‌ها نداشته باشیم، احتمالاً در میانه راه دلسرد خواهیم شد. انگیزه درونی و بیرونی نقش مهمی در تحقق اهداف دارد.
4. خوب برنامه ریزی نمی‌کنیم:
بدون یک برنامه عملی و گام‌به‌گام، رسیدن به اهداف دشوار خواهد بود. برنامه‌ریزی باید شامل مراحل کوچک و قابل مدیریت باشد تا پیشرفت ما را آسان کند.
5. وقتی از شکست می‌ترسیم:
وقتی از شکست می‌ترسیم نمی‌توانیم اهداف جسورانه تعیین کنیم. این ترس ممکن است باعث شود اهداف کوچک و کم‌اهمیت انتخاب کنید.
6. کارها را الویت بندی نمی‌کنیم:
اگر اهداف زیادی را همزمان دنبال کنیم یا نتوانیم بین آن‌ها اولویت‌بندی کنیم، انرژی و زمان خود را به‌درستی مدیریت نکنیم. این موضوع می‌تواند منجر به پراکندگی و عدم تمرکز ما شود. برای الویت‌بندی کارها می‌توانیم از ماتریس آیزنهاور کمک بگیریم.
بیشتر بخوانید: ماتریس آیزنهاور چیست؟روش الویت بندی کارها
7. انعطاف‌پذیر باشیم:
گاهی اوقات شرایط تغییر می‌کند و اهداف نیاز به بازنگری دارند. اگر انعطاف‌پذیر نباشیم و اهداف خود را با شرایط جدید تطبیق ندهیم، ممکن است در رسیدن به آن‌ها به مشکل داشته باشیم. انعطاف پذیری یکی از کارکردهای اجرایی عالی مغز است.
بیشتر بخوانید: 12 کارکرد اجرایی عالی مغز چیست؟
8. برنامه ارزیابی و بازخورد نداریم:
اگر پیشرفت خود را به‌طور منظم ارزیابی نکنیم و بازخورد نگیریم، احتمالا متوجه نیستیم که آیا در مسیر درست قدم گذاشتیم یا خیر. ارزیابی منظم به شما کمک می‌کند تا اصلاحات لازم را روز به روز انجام دهید.
بیشتر بخوانید: برنامه ریزی به روش ایلان ماسک
9. عوامل بیرونی هم تاثیر دارند:
گاهی اوقات عوامل خارجی مانند محدودیت‌های مالی، شرایط خانوادگی یا محیط کاری می‌توانند مانع از تحقق اهداف شوند. در چنین مواردی، انطباق با شرایط و بازنگری در اهداف ضروری است.
10. خودمان را نمی‌شناسیم:
اگر به درستی از توانایی‌ها، علایق و ارزش‌های خود آگاه نباشیم، احتمالا اهدافی را انتخاب می‌کنیم که با شخصیت یا شرایط ما سازگار نیست. خودشناسی به کمک می‌کند اهدافی را انتخاب کنیم که واقعاً برایمان معنادار هستند.
چگونه مشکلات هدفگذاری را برطرف کنیم:
- اهداف SMART تعیین کنید: اهداف باید خاص، قابل اندازه‌گیری، دست‌یافتنی، مرتبط و زمان‌بندی شده باشند.
- برنامه‌ریزی دقیق داشته باشید: مراحل کوچک و قابل مدیریت را برای رسیدن به اهداف تعیین کنید.
- انگیزه خود را حفظ کنید: به خودتان پاداش دهید و موفقیت‌های کوچک را جشن بگیرید.
- انعطاف‌پذیر باشید: اگر شرایط تغییر کرد، اهداف خود را بازنگری کنید.
- ارزیابی منظم داشته باشید: پیشرفت خود را بررسی کنید و در صورت نیاز اصلاحات لازم را انجام دهید.
این بلاگ به سفارش سایت میترا آرمان تهیه شده و استفاده از آن با ذکر منبع بلامانع است.
